سفر به پاریس و بارسلونا با تور "آریا کیا سفر" یکی از بهترین تصمیمهای زندگیام بود. بهعنوان کسی که عاشق تاریخ، غذاهای متنوع، و گشتوگذار در کوچهپسکوچههای شهرهای تاریخی است، این سفر برایم بهشت بود. اما یک اتفاق ناخوشایند کوچک هم داشت که با پشتیبانی فوقالعاده آریا کیا سفر به خاطرهای شیرین تبدیل شد.
وقتی هواپیما در فرودگاه شارل دوگل فرود آمد، احساس کردم وارد صحنهای از یک فیلم شدهام. اولین گام در پاریس با استقبال تیم تور و انتقال به هتل آغاز شد. آن شب برای اولینبار برج ایفل را در نور شب دیدم. هرچند هزاران عکس از آن دیده بودم، اما هیچچیزی جای دیدن آن با چشمهای خودم را نمیگرفت.
روز دوم، درحالیکه در خیابان شانزهلیزه قدم میزدیم، کیفدستیام در یکلحظه غفلت دزدیده شد. بهشدت مضطرب شدم؛ چون تمام مدارک و مقداری پول نقد داخل کیف بود. اما تیم پشتیبانی آریا کیا سفر بهسرعت وارد عمل شد. مدیر تور با پلیس تماس گرفت و با همراهی او به کلانتری رفتیم. خوشبختانه مدارکم پس از چند ساعت پیدا شد و با همکاری تیم آریا کیا، مشکل بهخوبی حل شد. از این بابت بسیار سپاسگزارم.
یکی از جذابترین بخشهای این سفر، جمع دوستانهای بود که همراه تور بودیم. همسفرانی از شهرها و فرهنگهای مختلف که هرکدام داستانها و تجربههای خاص خود را داشتند. جوی صمیمی و گرم بین ما شکلگرفته بود. شبها در هتل، دور هم جمع میشدیم و از خاطرات روزمان میگفتیم. حتی برای روزهای آزاد، برنامههای مشترکی ترتیب میدادیم، مثل رفتن به دیزنیلند یا خرید در مراکز مشهور پاریس. این دوستیها به سفر من رنگ و بویی متفاوت بخشید.
غذاهای فرانسوی تجربهای فراموشنشدنی بودند. در یک رستوران کوچک کنار رود سن، کروسان تازه با قهوه داغ سفارش دادم. شام روز دوم نیز با همتورانم در یک رستوران کلاسیک، طعم فوقالعاده راتاتویی را امتحان کردیم.
روز سوم را به دیزنیلند اختصاص دادم. انگار دوباره کودک شده بودم. هر گوشهای از این پارک، پر از رنگ، موسیقی، و شادی بود. تجربه ملاقات با شخصیتهای کارتونی و سواری بر روی ترنهای هیجانانگیز، لبخند را به لب همه آورد.
روز چهارم، تیم آریا کیا سفر یک مراسم زیبا برای تحویل سال نو ترتیب داد. همه دور هم جمع شدیم، غذاهای ایرانی خوردیم، و شادی کردیم. ترکیب فرهنگ ایرانی و زیباییهای پاریس، لحظهای فراموشنشدنی ساخت.
با پروازی کوتاه به بارسلونا رسیدیم. خیابان رامبلا با درختان سرسبزش و هنرمندان خیابانیاش، انگار زنده بود. در منطقه گوتیک، هر کوچه مثل یک نقاشی تاریخی بود.
بازدید از کلیسای ساگرادا فامیلیا و پارک گوئل، شاهکارهای آنتونی گائودی، مرا مجذوب خود کرد. هر جزئیات این سازهها مثل موسیقی بود که در قالب معماری اجرا شده بود. عصر همان روز، با تلهکابین به تپه مونجوییک رفتیم و چشمانداز بینظیر شهر را تماشا کردیم.
یکی از بهترین تجربههای بارسلونا، خوردن پائیا (Paella) بود، غذایی با برنج و غذاهای دریایی که طعمش تا همیشه در خاطرم خواهد ماند. شام روز ششم نیز با تیم تور، در رستورانی کناردریا برگزار شد که بسیار خاطرهانگیز بود.
روز هشتم، با پروازی که بیشتر شبیه خداحافظی با یک رؤیا بود، به ایران بازگشتیم. سفر به پاریس و بارسلونا با تور آریا کیا سفر، نهتنها یک تجربه دیدنی، بلکه یک ماجراجویی فرهنگی و حسی بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
دیدگاه ها:
هنوز دیدگاهی برای این مقاله نوشته نشده است. اولین دیدگاه را شما بنویسید.